90/10/14
8:3 ع
نمک سفره ی ما اشک غم توست حسین
آسمانها همه زیر علم توست حسین
بر تو گر روز و شب و دم همه دم گریه کنند
آسمانها و زمین، باز کم توست حسین
کعبه ی دل شده ای ای حرمت کعبه ی ما
دلمان بسته به بین الحرم توست حسین
یا مسیحایی و یا شاه مسیحا نفسان
زنده گردیدن قلبم ز دم توست حسین
چون سلیمانی و انگشتر خود می بخشی
بخشش دست و نگین از کرم توست حسین
هرشب جمعه میان همه ی مستمعین
مادرت روضه نشین حرم توست حسین
«دیده آنگاه که با اشک ملاقات کند
اذن گریه طلب از مادر سادات کند»