91/1/1
9:59 ص
نسیم بیابان زلفت را که آشفت،
«عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش»*
تو آنسو بودی
و
من این سو
نگاهمان ا به هم دوخته بودیم
خواستم به تو نزدیک شوم
که قطاری بینمان فاصله انداخت
و من عمریست منتظر دیدن انتهای آن قطار
همان جا ایستاده ام
به این امید که تو هم همانجایی
*وامی از گلستان استاد سخن*
*سعدی شیراز