90/12/20
9:29 ع
در خیال وصف او فکر پریشان غرق شد
روشنای خانه ای در نور ایمان غرق شد
مثل یاران شهیدش پر کشید از این دیار
شک ندارم او در آغوش شهیدان غرق شد
سینه مان پر غم نمود و چشم هامان پر ز اشک
سینه اش را صاف کرد و مثل رندان غرق شد
مثل یک قطره در اقیانوس مردم پیکرش
هم به روی دست ها هم سینه هامان غرق شد
پیرهن مشکی خود روزی کفن خواهد نمود
هر که در عشق به سالار شهیدان غرق شد
90/12/20
9:28 ع
این روز ها همه دربند جدایی نادر از سیمین اند
سیمین به سوی جلال رفت...
90/11/22
4:0 ع
از جام لب امام ما می ریزد
حقا که علی کنار حوض کوثر
ساندیس درون کام ما می ریزد
90/11/4
4:0 ع
عطر و بویی باصفا دارد بقیع
خاطراتی از جفا دارد بقیع
هرشب جمعه چو دشت کربلا
ناله هایی آشنا دارد بقیع
90/10/14
8:3 ع
نمک سفره ی ما اشک غم توست حسین
آسمانها همه زیر علم توست حسین
بر تو گر روز و شب و دم همه دم گریه کنند
آسمانها و زمین، باز کم توست حسین
کعبه ی دل شده ای ای حرمت کعبه ی ما
دلمان بسته به بین الحرم توست حسین
یا مسیحایی و یا شاه مسیحا نفسان
زنده گردیدن قلبم ز دم توست حسین
چون سلیمانی و انگشتر خود می بخشی
بخشش دست و نگین از کرم توست حسین
هرشب جمعه میان همه ی مستمعین
مادرت روضه نشین حرم توست حسین
«دیده آنگاه که با اشک ملاقات کند
اذن گریه طلب از مادر سادات کند»